سحر نزدیک است...

اندکی صبر...

مرمت کن مرا از نو...

آمار روزایی که انگیزه ام پر کشید و رفت از دستم در رفته.

نمیدونم چی شد که یهو ول کردم..

اما الان میخام..فقط نمیشه.

و مدام یه چیزی میشه که نتونم.الانم سرماخوردگی و سردرد امونمو بریده..

نمیدونم کی قراره دینیو شرو کنم..یادم نمیاد امروز چندمه و کی شرو میشه امتحانا..برنامه ی مکتوبی ندارم...

این روزشماری ملت تا روز کنکور رو اصابمه...و اینکه همه دارن تلاش میکنن...

احساس خوبی نسبت به خودم ندارم.حس میکنم چیزی ندارم که بتونم عرضه کنم...

و این یعنی خالی شدن...

حس میکنم چیزی نیستم که نشون میدم.از این حالت بدم میاد.از اینکه خودمو بهتر نشون بدم.

خب واقعیت اینه که...

من هیچی نیستم.به غیر از یک متوهم...که فکر میکنه فرق داره با بقیه...

میتونستم کسی باشم برا خودم.نخاستم...و شاید الان دیر شده باشه...

شایدم نشده باشه...و این تنها به کنکور مربوط نمیشه...بیشترش به جنبه های مهم تر از تحصیل زندگی برمیگرده...

خدام که قربونش برم دس رو دست گذاشته برای این بنده ی مردّد...شایدم من دیگه نمیبینم محبت خالقمو...اینم به دل آدما برمیگرده...که دیگه شفاف نیست مثل قبل.

باز مرامتو،که هستی خدا جانِ دل.


از پست های با انرژی منفی به شدت بدم میاد.هم از خوندنش و هم از نوشتنش...

اما قبلا بدتر از اینارو گذاشتم...اینم روش...شما ببخشید...


عنوان نمیدونم تو کدوم شعر بود.

اما مخاطبش برای من،خداس...

۸ ۱
__ نَسیم __
۳۰ ارديبهشت ۲۲:۳۱
تو هم ؟ واقعا یکی پیدا شده که حسش مث من باشه ؟ 

پاسخ :

عه مگه تو هم؟کجاش مشترکه حالا؟
__ نَسیم __
۳۰ ارديبهشت ۲۲:۳۲
بیا
بیا
بیا
یه کاری کنیم ..

پاسخ :

چیکار کنیم؟
حتی نمیتونم بگم خسته ام.چون واقعا نیستم.نمیخام بگم دوس دارم شرو کنم از اول.
فقط انگار گم شدم.باید اول پیدا شم.بعدشم از همینجا ادامه بدم...
دال
۳۰ ارديبهشت ۲۳:۳۷
به حضرت رضا -علیه السلام- توکل کنید. برای منظم شدن میتونید بودجه بندی های کانون رو ملاک قرار بدید.کل مطالب هر آزمون قبل رو تو یک تا سه روز جمع بندی کنید.(پیشنهاد بود البته)

پاسخ :

امام رضا...یه بار بیشتر نرفتم پابوسش...اون لحظه رم هیچوقت فراموش نمیکنم...
از این جا به بعد که دیگه همش مطابق کنکوره...متوجه نشدم پیشنهادتونو.منظورتون همون 3 روز یک باره؟


دال
۳۰ ارديبهشت ۲۳:۴۵
اصلاحیه:به حضرت رضا-علیه السلام-"توسل" کنید.

پاسخ :

نمیدونم چطور میشه اینکارو کرد...دلم پر نمیکشه دیگه.رویی هم نمونده...
دال
۳۱ ارديبهشت ۰۰:۲۱
خیر. کانون 16 تا آزمون امسال از ما گرفته. جدای از چندتا جامع بقیه مبحثی بود. بودجه بندی مبحثی هر آزمون رو الگوی مطالعه قرار بدید. مثلا آزمون 23 مهر از فلان مباحثه. اون ها رو در مثلا دو روز بخونید. تسلطتون روی بعضی درس ها اگه بیشتری کمتر وقت بذارید نقاط ضعفتون رو بیشتر تمرکز کنید در یک یا دو روز. اینطوری اگر جدی کار کنید توی ده دوازده روز همه مطالب رو مرور کردید و نقاط ضعفتون رو هم پوشش دادید. (خودم از فردا قصد امتحانش رو دارم)
+نقل از حضرت آیت الله بهجت "هر وقت دلتان لرزید، اشکتان آمد، وارد حرم شوید" . همین مورد درباره ارتباط قلبی گرفتن با آقا امام رضا صادقه.

پاسخ :

دیگه امتحانا شرو شدن آخه...منم مثلا دینیو نگه داشتم خیر سرم برا امتحان که میخونم آماده شم برا کنکور.
من یه سری مباحث هستن خیلی میترسم ازشون!و حس میکنم یادم رفتن.بیشترشون مربوط به فیزیکن.خط ویژه پایه رو گرفتم لامصب انقد زیاده آدم نمیرسه.میخاستم قبل از آزمونای جامع به یه آمادگی نسبی برسم که با توجه به از دست دادن خیلی از روز هام نشد که بشه.خب ایده ی خوبیه.ولی فکر میکنم این سیاست کانون که یه دوره ی گذار داره و بعدا وارد سه روز یک بار میشه بیشتر جواب میده.گرچه اعتماد به نفس دادن یه آزمون مطابق کنکور رو ندارم.اما درس خوندن بعد از امتحان دادن واقعا نتیجه میده.آدم متوجه میشه کجای کار میلنگه.تو این دوره ی انتقالی باید خیلی از مباحثو جم میکردم که نکردم....مثل فیزیک 1/فشار/جریان/محلول ها/انتگرال(نخوندم کلا:!)/مشتق(یادم رفته:( )/هندسه 1و2 ://
+خب پس.تکلیف روشن شد...

__ نَسیم __
۳۱ ارديبهشت ۰۰:۴۶
من نمیدونم چی باید بگم

پاسخ :

نمیدونم چند روز مونده تا کنکور.
الان بهونه ی درس خوندنمونم میتونه همین امتحانای نهایی باشه که البته به شیوه ی مناسب کنکور باید خونده شن.
بیا از همین فردا شرو کنیم بخونیم بره!و اصلا واینستیم فک کنیم که چی قراره بشه.چون من معمولا انقد به آخرش فک میکنم که هم ذوقمو از دست میدم هم امیدمو.
درس خوندن آروممون میکنه.وقتی فقط به اون فک میکنیم.خب پس چرا از این موقعیت استفاده نکنیم؟لااقل وجدانمون که راحت میشه.
من به این روش سه روز یک بار خیلی اعتقاد دارم.همه چی خوب پیش میره به امید خدا.
گم شدنو پیدا شدنو برگشتن به "خودِ"سابق رو هم بیخیال...از عوارض روزمرگیِ کنکوره فک کنم.
دال
۳۱ ارديبهشت ۰۰:۴۹
سه روز یکبار که واجبه. خیلی خیلی مهم هم هست. من واسه این دوران بین آزمون آخر و جامع ها میگم. اگرچه مطالبی که جدی باید روش کار کنم خیلی زیاد نیست اما اگه همه مطالب رو یه بار دیگه تو این ایام نخونم ، به نظرم اشتباه کردم. (البته آخرشم نمیخونم) امتحانا واقعا بی اهمیته به نظرم. 5 درصد مثبتی که عملا بی تاثیر میشه. هرچند اینطوری امتحانای مدرسه هم خونده میشه.
عمده دغدغه من زیسته که خیلی وقت گیره. شیمی رو الکتروشیمی رو نخوندم و آخر محلول. بقیه خیلی خوبه. فیزیک فقط یکی دو فصل وسط پیش رو دارم که باید بخونم جدی. اول-دوم و سوم بهتره وضعم. ریاضی هم خیالم تا حدودی راحته. پیش یک رو یه کم یادم رفته فقط. عمومی ها هم هیچی نخوندم باید بخونم

پاسخ :

همه ی مطالبو؟خب همت زیادی میخاد واقعا.اولین آزمون 12 خرداده.وقت خوبیه اگه نخاید رو امتحانا تمرکز کنید.
امتحانا که خودشون اهمیتی ندارن،درست.ولی در مورد عمومیا فک کنم برای ماها که گذاشتیم کنار تا حدودی،خوب باشه که رو همین امتحان تمرکز کنیم.
الکتروشیمی رو زود شرو کنید و چند بار مرور کنین.از اون فصلاییه که خیلی راحته ولی نیاز به تکرار داره.فیزیک پیش منم سقوط آزاد معضل شده برام!+پرتابه اونم به خاطر کللللللی فرمولِ ناجور.پیش دو هم چون هی مباحث عوض شدن فراموش کردم تاحدودی.
عمومی...فک میکردم تو کنکور همرو بالای 90 بزنم!!چی فک میکردم چی شد!الان امیدم فقط به زبان و عربیه!ادبیات و دینی نابووود!
Man Mobham
۰۲ خرداد ۰۰:۰۴
من کل این متن موافقم بیا از نو شروع کنیم.مشاورم گفته اگه واسه سال بعد هم بخوای بشینی باید یک ماه آخر رو دریابی.

پاسخ :

این یه ماه خیلی مهمه مثه اینکه.من با روحیه ای که از خودم سراغ دارم عمرا یه سال دیگه ام بمونم:/
بیا شروع کنیممممم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان