سحر نزدیک است...

اندکی صبر...

شب خسته و من خسته تر از شب...

ساعت 3 بامداد

نفس هایی که از راه دهان کشیده می شوند.

گلویی با خشکی مفرط

چشمانی سوزناک

دندان درد

وبلاگ خوانی بی ثمر

رفرش کردن مرکز مدیریت به طرز کاملا احمقانه

آهنگ های تکراری

اشک های الکی

فکر های عجیب


و در آرزوی خواب...


+سلامتی نعمت بزرگی است که جای خالیش با یک سرماخوردگی ساده نیز حس می شود...

۳ ۱
Maryam mariyana
۳۱ ارديبهشت ۱۵:۴۲
سلام 
منم دقیقأ یه وقتایی همین کار و انجام میدم رفرش مرکز مدیریت یه وقتا تهی از نظر یه وقتایی حسش نیست یهو ده تا کامنت اومده 

پاسخ :

سلام.
آخه ساعت 3 نصفه شب اینکارو کردن،و انتظار نظر داشتن یه ذره احمقانه اس!وگرنه اون که از خواص بلاگریست شاید!
دال
۳۱ ارديبهشت ۲۱:۵۶
اگرچه خودم ازش می ترسم ، اما شما دکتر برید. سرماخوردگی در این برهه اگه طولانی بشه ناجوره.
+مگه راهی غیر از دهان هم برای تنفس داریم؟

پاسخ :

واقعا میترسید؟من که خیلی میترسم!الانم از ترس آبروم نمیرم!چون جیغ و داد نمیشه کرد!بهترم ولی خداروشکر.فقط خوابم ریخته بهم:/
+از راه بینی نفس میکشن معمولا!ولی خب مال من مسدوده!
🍁 غزاله زند
۰۱ خرداد ۱۷:۲۹
خدا قوت :) 

پاسخ :

ممنون دلاور!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان