سه شنبه ۱۳ تیر ۹۶
پدر:خدا سایهی مامانتو از سر زندگیمون کم نکنه.
من در حالی که لُپِ همایونی را به لبهای پدر نزدیک مینمایم برای گرفتن ماچ : پس من چی؟
پدر:اونو دیگه خدا خودش میدونه!!
پدر:خدا سایهی مامانتو از سر زندگیمون کم نکنه.
من در حالی که لُپِ همایونی را به لبهای پدر نزدیک مینمایم برای گرفتن ماچ : پس من چی؟
پدر:اونو دیگه خدا خودش میدونه!!