سحر نزدیک است...

اندکی صبر...

خوشحالی یعنی...

یه ظهر جمعه که نهار نداری،
و یه کم سالاد الویه‌ی شور و ترش خوردی،
یه فرشته از راه برسه و اینو برات بیاره [کلیک] :)
[اسمشم فرشته‌س!]



۳ ۱
هلما ...
۱۲ آبان ۱۴:۲۴
نوش جانت :)
مگر اینکه فرشته ها به حرف بیارنت *_*
خوبی؟؟

پاسخ :

هنوز نخوردم ولی مرسی :دی
دیگه میخوام بنویسم!دارم خفه میشم!
قربوووووونت برم.خوبم...نسبتا :*

هلما ...
۱۲ آبان ۱۴:۳۶
آورین بنویس :)
کاملش کن!

پاسخ :

چَشِم :)
ع
۱۲ آبان ۱۹:۱۷
خدا شانس بده
ما ته ته ش یدونه هوشنگ داشته باشیم از زیر تختش یه بیسکوییت نم کشیده پیدا کنه. همون یه تعارفم بعیده بزنه ...

پاسخ :

واااای عالی بود!

انقدی بعید بود که پست شد دیگه!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان