سحر نزدیک است...

اندکی صبر...

اولین پست دانشگاهی :)

برنامه چهارشنبه‌م اگر برای یک فرد عادی،سنگینه،برای یک خوابگاهی مهلکه!
هشت تا نه.نه تا ده.ده تا دوازده.[اینجا باید بریم سلف!].یکونیم تا دو و نیم.سه تا شش.[همو بهتر که همینجام بریم سلف]
بعد، هر کدوم از این کلاسا یه ور دانشگاهن.دانشگاهم که ماشالا شهریه برا خودش.ینی بعدش باید بیای بمیری :| (حالا بماند که امروز قشنــــــــگ یه دور دور خودم چرخیدم!اصلنم به روم نیاوردم!کلاسمم یه رب دیر رسیدم!بزرگه خو آدم گم میشه!هر ساختمونشم که بزنم به تخته ده تا ورودی داره ولی فقط یه تابلو زده :|)

چرا "چارشنبه"های "من" باید این شکلی باشه؟؟عاغا یه خوابگاهی به چارشنبه‌هاش نیاز داره!فک کنین بعد این برنامه،روزی که میخوام برم خونه،از همونجا باید بدو بیام وسایلمو بردارم و برم ترمینال.که به آخرین اتوبوس برسم!و بعدش یک مسافت 13 ساعته :|
باید صحبت کنم عوض کنم کلاس سه تا ششمو ://
::استاد ریاضیمونو خیلی دوس دارم 3> قشنگ معلومه از اوناییه که نمره نمیده.ولی خیلی باسواده :)
::فیزیک...و همچنان فیزیک مشکلمه...البته امروز دینامیکو شرو کردیم که جزو معدود مباحث مورد علاقمه ^_^
::استاد کارگاه کامپیوتر :// دانشجوی ترم پنج هوش مصنوعی!ینی نمود کامل یه کامپیوتریِ خسته!و البته به غایت بی‌مزه :/
::نمیدونم آخر هفته رو برم اصفهان گردی یا بشینم یکم درس بخونم (هشتگ صفری* خرخون :دی حالا نگم براتون که از سه جلسه‌ی فیزیک فقط جلسه اولشو بودم که اونم نصفش معارفه بود :)) ) و فیلم ببینم و کتاب بخونم :/ مدتهاست که نه یه فیلم درست‌حسابی دیدم نه کتاب خوندم نه موزیک جدید گوش دادم.قشنگ حس میکنم مفزم داره میپوسه :|
::از بعد کنکور،مغزم کاملا منجمد شده مثل اینکه(از لحاظ درس و اینا)!نمیدونم چقد طول میکشه تا یخش آب شه.
::زندگی خوابگاهی،تجربه‌ی بی‌نظیریه.خصوصا اگه خیلی دور باشی!خیلی سخته ولی در عین حال خیلیم شیرینه ...
::حس میکنم خیلی زشته که من یه دونه کتابم نخریدم هنوز!ینی همیارامون بهمون گفتن صفری‌بازی در نیارید برید کتاب نو بخریدا!ولی الان میبینم نو و دست دومش،7-8 تومن فرق دارن فقط.نوش بصرفه‌تره به نظرم!
::وقتی سعی میکنم یادم بره چقد از خانواده‌م دورم،میبینم هم از دانشگاهم راضیم،هم از رشته‌م،هم از هم‌اتاقیام،هم از شهر دانشجوییم...خداروشکر...درسته که اساسا از آشنا شدن با آدمای جدید لذت میبرم،ولی فک نمیکردم اینقد زود مچ شم با همه!ینی خیلی کمن اونایی که زیاد از شخصیتشون خوشم نمیاد.خیلی کم!
::هم‌اکنون در وضعیتی هستم که تو اتاق فقط قسمت من به هم ریخته‌س!داغووونا!حق دارم ولی!دیروز صب 7/5 رسیدم خوابگاه و 8 سر کلاس بودم :| و تا الانم که بدجور بوده برنامه‌م.الان باید برم جم و جور کنم.
::به پیشنهاد یکی از دوستان بلاگر،از امروز روزامو تو یه سررسید ثبت میکنم :)
::به شدت دوس دارم برم کتابخونه رو ببینم :) خیــــــلی عظیمه!
::غذاهامونم به نسبت خیلی از دانشگاها،فکر میکنم خیلی خوبه!وای نه...الان یادم افتاد کافور میریزن توش!اینم از فواید معجزه‌آسای کافور :)) [با توجه به اینکه کافور جزء لاینفک غذای دانشگاهاس،بازم با تقریب خوبی غذای دانشگاهمون خوبه]
::دبیرستان که بودیم،به بچه‌ها گفتم،این جمع هفت نفره،دیگه این شکلی نمیشه هیچ وقت...گفتن نهههه هر جا بریم بازم دور هم جم میشیم...تعطیلاتو رفتم شهرمون...همه هم اومده‌بودن...ولی جور نشد حتی یکیشونو ببینم...

* تو دانشگاه صنعتی اصفهان به جدیدالورودین میگن صفری :) و نتیجتا صفری‌بازی به ضایع‌بازیِ ترم اولیا اشاره داره :|
۱۲ ۶
🍁 غزاله زند
۱۲ مهر ۱۷:۱۲
ای جان :))) خیلی خوبه دیگه.صفری‌بازی در نیار.بشین درست رو بخون :))
خوش بگذره دانشجو جان ;) 

پاسخ :

:*
مرررررسی ^_^
زِدْ عِِـچْ آرْ …
۱۲ مهر ۱۷:۳۴
میشه حسودیم شه؟ 

پاسخ :

:))
عزیزم یه دور دیگه بند اول و آخرو بخون!و برو قدر غذای خونگی رو بدون فرزندم :)
ایشالا خودت میری یه دانشگاه خفن قبول میشی،بهتر از این چیزا رو تجربه میکنی ;)
زِدْ عِِـچْ آرْ …
۱۲ مهر ۱۸:۲۴
جا داره بغلت کنم همینجا
ولی نمیشه

پاسخ :

چرااااا نشه!
بیا بخل ^_^
هلما ...
۱۲ مهر ۱۸:۳۰
راستی هنوز کسی صفری بازی در نیاورده عاشقت بشه؟؟😆😂

پاسخ :

پرررررررری نمیری!
نه هنو!پری دستم به دامنت!شبای محرمه!دعا کن :دی
[فکر میکنم هر بار ذیل کامنت تو باید شفاف‌سازی کنم!من با هلما شوخی دارم :)]
ستایش
۱۲ مهر ۲۱:۰۰
وااای عزیزم موفق باشی
به نظر من برو اصفهان گردی آخر هفته رو!!(دارم منحرفت میکنم حواست باشه هااا خخخ)
اووووم چیزای مشترکی رو داریم تجربه میکنیم زندگی خوابگاهی و مستقل شدن ولی نمیدونم چرا ارتباط برقرار کردن با دیگران اینقدر برام سخته!!!نمیتونم زیاد صمیمی بشم باهاشون درحالیکه دلم میخواد باهاشون صمیمی باشمااا(نخند برام)
راستی من مشهدم خیلی دور شدم از شهرمون 
دیگه اینکه ما 5 شنبه ها هم کلاس داریم

پاسخ :

مرررسی :)
اخ آخ آخ!نه ولی الان دیگه مجبورم برم فردا :)
این یه مورد هیچ وقت برام سخت نبوده خداروشکر!الانم یجوری شدیم که انگار ده ساله میشناسیم همو!(حالا عدل همی فردا دعوامون میشه!)
حالا خوبم نیس خیلی صمیمی شدن.روزا و حتی ماهای اول برا شناخته بیشتر.مشکلی نیست ;)
وای مشهد 3> به سلامتی و موفقیت ::*
نهههههههههههه!من بودم دانشگاهو میبوسیدم میذاشتم کنار (این به اون در :دی)
nily ..
۱۲ مهر ۲۲:۲۹
با خوندنِ پست فقط دلِ منو آب کردی! ^_^

پاسخ :

نگو این طووووور نیلیم :*
زِدْ عِِـچْ آرْ …
۱۲ مهر ۲۲:۴۱
اومدددددددم

پاسخ :

خوش اومدی ^_^
هلما ...
۱۲ مهر ۲۳:۲۹
خیالت راحت هنوز هستم :)))
مخش فردا رو نوشتی؟؟😠 حالا بزار من عروس شم بعد :)))

پاسخ :

:*
فردا مخش نداریم که مهندس :دی میخوابیمممممممممم تا ظهر ^_^
خو زود باش دیگه!بابام خسته شد بس که این لنگه‌ی درو عوض کرد.نیس هی از جا کنده میشه!
مریــــ ـــــم
۱۳ مهر ۰۸:۳۷
صفری از نظر ما ینی طرف صفر کیلومتره
:))
خب خوشحالم حالت خوبه
ازمن به تو نصیحت کتاب دس دوم بخر
همون 7/8تمن وقتی جمع شه خودش کلی میتونه کمکت کنه

پاسخ :

اینام حدودا این نظرو دارن.و تا ترم دوم هم این لقب بهشون اطلاق میشه!
^_^
قربون تو :*
آره؟خب باشه پس.آخه میدونی برا یه عه قشنگ پاره‌پوره‌س!ولی 80 درصد پول کتابو میگیرن!حالا امروز برم اصفهان ببینم میتونم پیدا کنم.
مریــــ ـــــم
۱۳ مهر ۱۱:۲۹
پاره پوره نگیر خب
تمیز دس دوم بگیر
سعی کن کتابایی بگیری که فقط دست یه خانوم دکتر بوده باشه
:)))

پاسخ :

نیس عاغا!همو پاره‌پورشم نیس تو خوابگاه!
میگردم امروز ;)
آره هر صب میرفته مطب و برمیگشته!
علیـ ــر ضــا
۱۳ مهر ۱۳:۵۳
چخبره اینجا 

پاسخ :

خبری نیس :|
شاتوت (Lilac)
۱۳ مهر ۱۶:۵۵
فروزن ^____^ 
چه قدر خوبه راضی هستی و داری لحظات خوبی رو تجربه میکنی
عزیزم :*
میگم در مورد کافور آیا میدانستی که خواب آلودگی هم میاره :|
فرض کن من شیراز هستم ..آب و هواش که گرم هست ... کافورم میریزن دیگه هیچی :| خخخخخ :)))
منم احساس میکنم مخم یخزده :| خوب میشیم ...یه دوسه تا امتحان بدیم ...‌؛) 

پاسخ :

جووووون دلم :*
واااای خیلی شاتوت!
:*
نگوووو!فقط اینو میدونم که باعث رشد سریع‌تر موهای زائد هم میشه :|
وای عالی بود این!
امیدوارم :| امتحانارو گند نزنم فقط!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان