سحر نزدیک است...

اندکی صبر...

از دست این جماعت...

بعضی ها هستند که حسابی خاله خرسه را روسفید کرده اند و هی دلسوزی های عجیب و غریب میکنند و دلداری های دل آزار میدهند به آدم.

میگویند 

فلانی رو ببین.تو فلان دانشگاه بهمان رشته رو خونده.الان چیکاره اس؟هیچی!بیکاره!

خودتو خسته نکن.

ارزششو نداره.

فلانی از آزاد فارغ التحصیل شده الان اونی که دانشجوی دانشگاه سراسری بوده زیر دستش کار میکنه

همه چی پارتی میخاد سواد و دانشگاه به درد نمیخورن.

تو یه تنه که نمیتونی دنیارو تغییر بدی.



یکی نیست به اینها بفهماند عاغاجان:

اگر شما به جایی نرسیدید،دلیل نمیشود که من هم به جایی نرسم.

اگر شما دغدغه تان ست شدن چکمه و پالتوتان است،من از شوق رسیدن به هدفم خوابم نمیبرد.

اگر شما بزرگترین دلیل شادیتان تعداد فالوور های اینستاگرامتان است،من دلایل دیگری برای شادبودنم یافته ام.

اگر شما نفستان را گره زده اید به روزمرگی،من آن هارا به رویاهایم گره زده ام.

اگر شما همیشه ی خدا از خدا طلب دارید،من به او بدهکارم.

پس بگذارید قرضم را ادا کنم.

راهم را بروم.

شاد باشم و شادی بیافرینم.

بگذارید لااقل به خودم مدیون نباشم.



اما افسوس و صد افسوس که گویندگان این ها کسانی اند که دوستشان دارم،مهم اند...عزیزند...نزدیکند...خیلی نزدیک...

چیزی هم در دلشان نیست..فقط باید قبول کنم که اینطوری بلدند محبت کنند!همین:)


چقدر خوب که با این عزیزان در مورد هدفم حرف نزده ام که قطعا با کلام نافذشان مرا از ادامه راه که هیچ،بلکه از ادامه زندگی هم ناامید میکنند:)



“If you start out by promising what you don't even have yet, you'll lose your desire to work toward getting it.”


 Paulo CoelhoThe Alchemist
۰ ۱
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان