سحر نزدیک است...

اندکی صبر...

چیزی شبیه خداحافظی...

مرور روزهایی که بهم گذشته حس خوبی بهم میده.

حتی روزای بدش..همین که گذشتن خوبه...

ولی جدیدا یه چیزی خیلی اذیتم میکنه.و اون این که نکنه حتی یک نفر با خوندن وبلاگ من (نیس خیلیم بازدیدکننده داره!) احساس بدی بهش دست داده باشه.

فکر میکنم بهتره از اینجا به بعد زندگیم تو همون سررسید که خیلی وقتام بهش بی مهری میکنم ثبت شه.

اینجارم نمیبندم چون دوسش دارم...

نمیگم میرم.

چون خودمو میشناسم و ممکنه بیام و بنویسم.حسی که چن روزه دارم اینه که ننویسم برای یه مدت.


خودمو درک نمیکنم که چرا با این که خوندن بعضی وبلاگا بهم حس بدی میده بازم میخونمشون...البته به صورت خاموش...

بهتره دیگه این کارو نکنم...

۲ ۰
دال سابق
۱۷ فروردين ۱۷:۴۴
یک توصیه . وبلاگ رو برای اینجور دلایل هیچ وقت کنار نذارید . وبلاگ (شاید با اغراق) قلمرو ذهنی یه آدمه . نیاز نیست فکر مقبول بود این قلمرو باشید . هرچند بعید میدونم کسی باشه که خوندن یه وبلاگ خوب (من جمله این وبلاگ) رو دوست نداشته باشه ...

پاسخ :

من نگفتم کنار میذارمش.
منتها اول باید با خودم به یه نتیجه ای برسم...
بله خب این حساسیت من بیش از حده و خوب نیس.
شما خیلی لطف دارید.
کاش وبلاگتونو نمیبستین.
وبلاگتون جایی بود که من هر بار میومدم یه چیز جدید بهم اضافه میشد:)
ایشالا که برمیگردین و مینویسین دوباره...
دال سابق
۱۷ فروردين ۲۰:۵۶
خب . خوبه در این صورت .
درسته .
لطف شماست .
ان شاء الله . شاید یه روزی .

پاسخ :

ایشالا...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان