دلتون تنگ میشه واسه همین ایام. من واسه همین فرندز ضرب الاجلی سر ناهار و تمرینای 20 دقیقه ویولون و خوندن دلم از همین تنگه.سه ماه کم دارم واسه رای دادن. سیاست ما عین دیانت ماست. قبلا اینو جای دیگه گفتم "اگه مسئله کنکور نبود کف خیابون فریاد "به شایسته و شایسته سالارترین(دکتر قالیباف)" رای دهید" میزدم."
+باور کنید این شکل فیلتر کردن متقاضیان بهترینه. یه دوست روس داشتم میخواست دندون پزشکی بخونه. درباره آزمون ورودی دانشگاه هاشون پرسیدم. عین ما بود. منتهی فکر کنم دو روز بود و یکی از آزموناشون کوتاه پاسخ (و عدد) بود. عمومیاشون ادبیات روسی و زبان انگلیسی بود. اما کلیت ازمون همین بود. من خودم خیلی فکر کردم به این. چطور باید این همه متفاضی رو به ترتیب توانایی هاشون دسته بندی کرد ؟ این کنکور الان ما فاکتور های بیشتری(+ یه سری فاکتور غیرضروری و بیخود) مثل تسلط بر علم ، مدیریت بحران ، سرعت عمل ، خلاقیت و ... می سنجه . (هرچند مثلا یه بخشایی از زیست ما یه چیز مزخرفه. بعضی سوالای کنکور زیست به هیچ وجه نشون دهنده علم نمیتونه باشه)
من خودم دل خونی از این کنکور دارم اما فکر نمیکنم مشکل از آزمون باشه. سیاست گذاری های نادرست و بی توجهی به دستورات راهبردی رهبری باعث این وضعیت شده. وگرنه هر کس بر اساس علاقه واقعیش وارد آموزش عالی میشد و این تراکم ایجاد نمیشد. یکی مثل من بدون دغدغه آینده و شغل شیمی محض رو انتخاب میکرد. نه داروسازی .اون یکی دوستم نمیگفت به خاطر پول میرم پزشکی و ... .
پاسخ :
قطعا دلم برای مدرسه و دوستام و بعضی معلما تنگ میشه
برا شور و شوق خودم..
برای تلاش واسه رسیدن به چیزی
اما فکر نمیکنم دلم برای این روزهام تنگ شه....شایدم شد..
فعلا که من تکلیفی حس نمیکنم.
چه میدونم...شاید بهتر بود پروسه اش لااقل این شکلی نباشه.
به قول شما هرکسی بدون دغدغه بره پی چیزی که میخاد.
کاش انتخاب واحد داشتیم اصن مثه دانشگاه.ینی اول تو مقطع ابتدایی علاقه استعدادهامون خیلی حرفه ای و تخصصی شناخته میشد بعدم چیز هایی رو که دوس داشتیم رو ادامه میدادیم.
من دیفرانسیل،گسسته،ادبیات،زبان،فلسفه،تاریخ(به جز معاصر)،روانشناسی و زمین شناسی رو واقعا دوس دارم.اما نمیشه همه رو با هم تا حدی داشت :|
اگر چیزایی که یاد میگیریم به یه دردی میخورد لااقل خوب بود.خیلی چیزا جدا به درد نمیخوره.لااقل برای همه به درد بخور نیس.
کتاب مبانی کامپیوتر ما انقد پرررررررررررررت بود که اصن حد نداشت.از عکس رو جلد هم میشد فهمید چیه توش.
فک کنم پنجاه سال پیش تعریف شده بود:|
فک کنین مثلا دیسکت رو معرفی کرده بود:|دیسکت آخه؟؟؟من بچه بودم فقط اون کشوشو هی میکشیدم ول میکردم:)