يكشنبه ۱۷ ارديبهشت ۹۶
فاطمه... دهمی بود و مخ ریاضی...
چقدر زود فعل ها گذشته شد..
امروز رفتیم مدرسه...زنگ آخر خبر ایست قلبیش مثل بمب مدرسه رو تکون داد...
نمیشناختمش...اما...
پارسال تابستون فرشته...
اول راهنمایی که بودیم نسترن...قیافش همش جلو چشممه...و قیافه ی مادر و خواهرش...آخرشم فک کنم گفتن قصور پزشکی...
خدایا حساب کتابت دقیقا چجوریاس؟
حکمتتو شکر...
تو رو به خودت قسم میدم به خونوادش صبر بده...