سحر نزدیک است...

اندکی صبر...

تنگ‌حوصله

سه روز پیش نوزده سالم شد. و عجیبه برام که چرا پست نذاشتم.
هم‌زادم در بیان دیگه نمینویسه و عمیقاٌ ناراحتم از این بابت. ولی تولدش مبارک باشه.


اگر دو سال پیش بود و رفیق‌ترینم تولدمو یادش نبود، چقدر ناراحت میشدم!


چرا من باید به خاطر کنکور نودوهفتیا استرس داشته‌باشم الان :|


پس‌فردا آخرین امتحانه. و بعدشم باید بکوب بشینیم پای پروژه.


کِی شه که تموم شه این ترم کذائی :|


دلم برای خونه تنگ شده و هر روز کشدارتر از دیروز سپری میشه.


نسبت به تابستونِ پیش رو یه حس سرخوردگی خاصی دارم :|


یه قسمت از بی‌حوصلگی این روزها شاید برمیگرده به این که هیچ کتابی دستم نیست. و نمیتونمم کتابی رو شروع کنم چون علاقه‌ای به افتادن درس ای‌پی ندارم :|


ساختمان گسسته و ای‌پی... چقدر میتونستن شیرین باشن برام. اگر تنها ملاک‌های دانشگاه برای استاد، اول اصفهانی بودن و دوم فارغ‌التحصیل از همین دانشگاه بودن نبود!


میشه بیاید حرف بزنید یکم؟
۱۳ ۳
زِدْ عِِـچْ آرْ …
۰۱ تیر ۲۱:۲۸
مامان بی‌خیال:(

پاسخ :

دخترم معلومه خسته‌ایا :)))))

حوا ...
۰۱ تیر ۲۱:۲۸
عزیزم
تولدت مبارک ^_^
نبینم غم داشته باشی

پاسخ :

ممنوووونم حوای عزیز دل من ^_^

چشم :)))))
زِدْ عِِـچْ آرْ …
۰۱ تیر ۲۱:۳۷
خوابم میاد ولی مهمونی‌ام:|

پاسخ :

مهمونی :|
لالا کن مامانی با چشمان باز :) بالاخره از الان باید برای دانشگاه مهارت کسب کنی‌. سر کلاس لازمت میشه.
شب گرد
۰۱ تیر ۲۱:۴۰
تولدتون مبارک، نمرات خوب بشه ایشالا، پروژه موفق باشه... ولی برای کنکور ۹۷ واقعا حرفی برای گفتن ندارم 😉

پاسخ :

ممنونم :)
تشکر :)
ایشالا ^_^
برا کنکور خودم استرس نداشتم :| فقط میخواستم زودتر تموم شه بره. الانم که کنکوری نیستم، میخوام زودتر تموم شه بره این روزا. ویژگی اواخر خرداد و اوایل تیرماهه فک کنم :| هر سال همینه :/
زِدْ عِِـچْ آرْ …
۰۱ تیر ۲۱:۴۱
من یکم زود یاد گرفتم این مهارتو
از کلاس نهم دارم چشم باز میخوابم:|
اینجا نمیشه پسر داییم هی میپره بغلم از خواب میپرم:|

پاسخ :

آفرین پس تا به دانشگاه برسی به این نقطه خواهی رسید که بری بشینی ردیف اول و با چشمان بسته جلو استاد بخوابی :)
مامانت الان اونجاس :)

دهه! غیرتی شدم :دی
زِدْ عِِـچْ آرْ …
۰۱ تیر ۲۲:۰۲
ایشالا ایشالا D: 

دو سالشه بچه‌م‌:دی

پاسخ :

هشتگ علاقه به علم‌آموزی :))))))

اهمیتی نداره. مهم اینه که من غیرتی شدم.
زِدْ عِِـچْ آرْ …
۰۱ تیر ۲۲:۴۰
هشتگ آینده در دستان ماست D: 

بله بله:)

پاسخ :

هشتگ داش دوشدی آینده‌نین باشینا

^_^
رامین :)
۰۱ تیر ۲۲:۴۸
روزای امتحان جزو مزخرف‌ترین روزای زندگیه :|

پاسخ :

نصف سال رو به همین شکل سپری میکنیم اینجا. از دبیرستان بدتره :| 
تمام آرمان‌های من در مورد دانشگاه توسط اینجایی که قبول شدم به باد رفت :|
هشتگ نه به تئوری قیف برعکس :))) 
رامین :)
۰۱ تیر ۲۳:۲۳
هرجا مدل خودشو داره. هر کدوم چرتی خودشو داره :))

پاسخ :

همانا! :)
نیـ ـلی
۰۲ تیر ۰۰:۲۴
مترسک رفت؟ :|
چرا؟؟؟؟؟؟

سرخوردگیِ خاص فروز؟ =)) حس می‌کنم این ترکیب رو با یه دهن‌کجیِ خاص تایپ کردی =)

۲۹ خردادی؟ برا خودم متاسفم که نمی‌دونستم. تولدت مبارک.
من هنوز دانشگاه رو دوست دارم :دی

پاسخ :

بله. فقط این جمله‌ش یادمه که گفتن دلم برای وبلاگ‌نویسی تنگ نخواهد شد :|

:)))) حس اول مهر رو دارم که تو تابستونش کار خاصی نکردم از الان :)

آری خوشگل من *_*
وا تاسف نداره که. ماچو بده بیاد فعلاً ^_^
ممنووووونم عزیز دلم.
خا. [از این ایموجیا که چپ چپ نگاه میکنه] 
نیـ ـلی
۰۲ تیر ۰۰:۲۵
زمانِ فرستاده شدنِ کامنتِ رامین :)

پاسخ :

آخ چرا دقت نکرده‌بودم؟! 
:)
نیـ ـلی
۰۲ تیر ۰۰:۵۴
عجب :|

چاکریم *-*

انصافا بهتر از کنکوری بودن نیست فروز؟=) اعتراف کن. تو خودت سختی کشیده‌ای...

پاسخ :

:(((

فدایت ^_^

آقا همینکه کله‌ی سحرِ صبح دل‌انگیز و طربناکِ جمعه نمیری آزمون بدی خودِ خودِ زندگیه!
به همین معادلات دیفرانسیلی که به زور پاس کردم قسم :|
هلما ...
۰۲ تیر ۱۲:۳۹
من تو کانال هی میخوندم تولدته تولدت نزدیکه ولی نمیدونم چرا جدیدا هنجار شکن شدم، تبریک هم نگفتم. :) مبارک باشه!
امتحان ذاتا مزخرفه از هر نوعش :|

پاسخ :

:)))) تو کانال که گندشو درآوردم قشنگ :دی
لاب یاخجی ایش گوردون ^_^ تشکورلر :*
آی ددین :|
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان