يكشنبه ۳ دی ۹۶
نمیدانم احمقانه است،یا طبیعی...
نمیدانم بچگانه است یا بالغانه...
فقط دلم میخواهد بدون این که خودم را به کسی بشناسانم،کشف شوم...
بدون اینکه سهلالوصول باشم،موصول* شوم...
بدون اینکه حرف بزنم،خواندهشوم...
بدون اینکه تقاضا کنم،ارضا شوم...
به ممکن یا محالبودنش کاری ندارم...
دل است دیگر...دل که این چیزها سرش نمیشود...
*واژهی مناسبتری به ذهنم نرسید..
::"احتمالا" موقت
نمیدانم بچگانه است یا بالغانه...
فقط دلم میخواهد بدون این که خودم را به کسی بشناسانم،کشف شوم...
بدون اینکه سهلالوصول باشم،موصول* شوم...
بدون اینکه حرف بزنم،خواندهشوم...
بدون اینکه تقاضا کنم،ارضا شوم...
به ممکن یا محالبودنش کاری ندارم...
دل است دیگر...دل که این چیزها سرش نمیشود...
*واژهی مناسبتری به ذهنم نرسید..
::"احتمالا" موقت